خبرگزاری «حوزه»/ میزبان حجت الاسلام والمسلمین رضا رمضانی، امام جمعه سابق هامبورگ در رسانه رسمی حوزه های علمیه بودیم. (البته این شخصیت علمی و بین المللی در زمان امامت جمعه هامبورگ از این خبرگزاری بازدید داشت). بازدید از مجموعه خبرگزاری حوزه، هفته نامه افق حوزه و نشست با مسئولان این رسانه به پایان رسید و قریب به 15 دقیقه فرصت داشتیم تا گفت و گوی کوتاهی با این شخصیت بین المللی داشته باشیم.
* واکنش مردم آلمان نسبت به یک روحانی ملبس شیعه در این کشور چگونه است؟
غربی ها و آلمانی ها وقتی یک روحانی شیعه را می بینند، واقعا احترام می گذارند و بنده این احترام را مشاهده کرده ام؛ نه فقط در آلمان؛ بلکه در کشورهای دیگر مثل فرانسه، ایتالیا، بلژیک و ... این احترام را نسبت به این لباس و به این عنوان که این افراد، مروجان دین هستند، مشاهده کرده و وجود دارد.
* نوع برخورد بزرگان ادیان دیگر نسبت به شخصیت مسلمان و شیعه در این کشورها چگونه است؟
آنان نسبت به تقریب بین ادیان توجیه بوده و احترام می گذارند. بزرگان آنان دیالوگ بین ادیان را امر ضروری می دانند که نه فقط برای شناخت همدیگر؛ بلکه در مباحث دیگر هم از آن استفاده می کنند که شاید برخی معتقد به آن نباشند.
بنده اعتقاد دارم که بحث دیالوگ هم برای شناخت و تفاهم باهم است؛ هم برای تعامل در حوزه های مختلف سیاسی و از همه مهمتر، برای هم افزایی است.
وقتی تحلیل های آنان را نسبت به برخی از مسائل به صورت مستقیم بشنویم، نیاز نیست که هر چیزی را به آنان نسبت دهیم و این نوع نتیجه گیری برای آنان نیز به دست خواهد آمد؛ چون آنان نیز به صورت مستقیم، سخنان ما را شنیده و نتیجه واقعی خواهند گرفت.
* برای بسیاری از افراد این سؤال وجود دارد که در یک کشور خارجی چند نمازجمعه برگزار می شود؟ چرا شما در پایتخت آلمان نمازجمعه برگزار نمی کنید؟
هامبورگ به واسطه اینکه اولین مسجد شیعیان با تقاضای مؤمنین و به دستور مرجعیت شیعه وقت آن زمان، آیت الله العظمی بروجردی تأسیس شد، دارای جایگاه خاصی است و همان مسئله سبب شد که هامبورگ یک نوع محوریت برای نه فقط شیعیان؛ بلکه برای تمام مسلمانان پیدا کند؛ لذا در همان مسجد، اهل سنت و شیعه باهم در نمازجمعه شرکت می کردند. شما اگر تصاویر دوران مرحوم بهشتی را در هامبورگ ببینید، اهل سنت زیادی را مشاهده می کنید که در مراسمات و نمازجمعه شرکت می کردند.
در اساسنامه این مرکز هم آمده که امام مرکز باید از بالاترین مرجع شیعه حکم بگیرد و بنده این مسئله را در هیچ اساسنامه ای ندیدم که به این شکل، قانونی را قرار داده باشند.
سابقه هامبورگ به همان زمان برگشته و قریب به 58 سال است که نمازجمعه در این شهر اقامه می شود؛ از مرحوم آقای محققی لاهیجی و بهشتی گرفته تا دیگرانی که در این پست حضور داشتند و به همین دلیل مهمترین نمازجمعه شیعیان در اروپاست.
* در چند شهر آلمان نمازجمعه برگزار می شود؟
به صورت دقیق نمی توانم آمار دهم؛ اما به عنوان مثال، چهار نمازجمعه در برلین، دو یا سه نمازجمعه در فرانکفورت در حال برگزاری است.
* امامان جمعه این شهرها را چه کسی انتخاب می کند؟
چون مرکز اسلامی برلین، مونیخ و فرانکفورت زیرمجموعه هامبورگ است، امامان جمعه آنها نیز با حکم امام هامبورگ منصوب می شوند و باقی شهرها نیز به نوعی این استجازه را می گیرند؛ مگر اینکه برخی از مراکز هستند که از دفاتر مراجع دیگر این اجازه را داشته باشند.
* در دو بخش خطبه های نمازجمعه ایران به مباحث دینی و معنوی و مسائل روز پرداخته می شود؛ شما در نمازجمعه هامبورگ خطبه ها را با چه موضوعاتی ارائه می کنید؟
بخشی از خطبه به مسائل دینی و معنوی و بخش دیگر را به مباحث مربوط به دنیای اسلام و دنیای بشری اختصاص می دهیم. به عنوان مثال در خطبه اخیر به علل جنگ افروزی در دنیا پرداختیم و ارائه مطالبی پیرامون انتخابات هم از دیگر مطالب بوده است.
* خاطره یا توصیه خاصی از دیدار خود با حضرت آقا درباره مسائل آلمان دارید؟
در ملاقات خصوصی که خدمت ایشان بودم، چند جمله ای فرمودند. ایشان بیان کرده بودند: «به واسطه نگاهی که ما نسبت به شما داریم، حضور شما را مهم و ضروری می دانیم و شما در خط مقدم جبهه حضور دارید»؛ این تعبیری بوده که ایشان به کار بردند.
هر وقتی که محضرشان می رسیدیم، تفقدی فرموده و گزارشاتی که خدمت ایشان می دادیم؛ همین که احساس می کردم که از روند فعالیت های مراکز اسلامی در اروپا خوشحال هستند، برای ما ارزشمند بوده است.
* تصاویر نشان می دهد که شما با ایرانی های مقیم آلمان مثل پروفسور سمیعی و فوتبالیست ها رابطه خوبی دارید، توضیحی در این خصوص بفرمایید.
بله، رابطه خوبی داریم. یکی از نکته هایی که به نظر می رسد مبلغان باید به آن توجه داشته باشند، مخاطب شناسی است؛ با هر مخاطبی به حسب شرح وظایفی که وجود دارد، باید سخن گفت؛ لذا هم با فرهیختگان جلسات مستمر داریم؛ با پروفسور سمیعی، پروفسور نجابت و بسیاری از نخبگان ایرانی، تجار، طیف های گوناگون مردم و ... جلسه داریم و تلاش می کنیم مسائل و مباحثی که به نوعی مبتلابه است، مطرح کنیم و گاهی هم ارتباطات خصوصی هم وجود دارد.
به عنوان مثال، پروفسور سمیعی به منزل ما آمدند و ما با خانواده به منزل ایشان رفتیم و با افراد دیگر هم این ارتباطات وجود دارد.
بحث مخاطب شناسی نه فقط برای یک مبلغ در حال سخنرانی؛ بلکه در نوع ارتباطات گوناگون باید به مخاطب شناسی توجه داشت.
ارتباط با جوانان، میانسالان، کهنسالان و ... متفاوت است. تجربه ای که در طول این 35 سال داشتم، این است که جوانان از ما مال، قدرت و ثروت نمی خواهند؛ از ما تکریم و عدم تحقیر می خواهند؛ جوانان از ما باور می خواهند. جوانان همیشه یک فرصت بودند و اگر نگاه ما اینگونه باشد، می تواند در کار تبلیغی خود موفق باشد؛ ضمن اینکه اگر حرف ما را هم گوش نکردند، نباید خسته شد.
* برخی مرکز هامبورگ را مرکز گردش برخی افکار دانسته و برخی دگراندیشان امروز، روزگاری در مرکز هامبورگ بوده اند. ایراد از مرکز هامبورگه؛ آلمانه یا مشکل از افراده؟ (با خنده)
این بحث، دارای ریشه ای است. بنده نامه ای را نوشته ام که اشخاصی که قصد استقرار در این مرکز را دارند، باید 12 شرط داشته باشند.
یکی از شروط آن است که از نظر بنیه علمی و حوزوی باید قوی باشند؛ یا مجتهد باشند یا قریب الاجتهاد؛ خصوصا در هامبورگ که حوزه استنباط است؛ فکر می کنم اگر افراد ریشه ای تربیت شده باشند، قطعا با مشکلی مواجه نخواهند بود.
هامبورگ، محل دیالوگ و تقریب است و انظار و آراء مختلف در آنجاست. مهم این است که به عنوان یک اندیشمند فعال در آنجا حضور پیدا کنند؛ نه منفعل؛ لذا به دلیل برجسته بودن آراء گوناگون در این شهر، حضور فعالانه بسیار مهم است.
گفت و گو: محمد رسول صفری
نظر شما